____________________________________________________
بسم رب الحجه...
المستغاث بک یا صاحب الزمان
وقتی در بیابان های خشک و غم گرفته ی کربلا
با پای پیاده به سوی حریم عشق گام بر میداری
و روحت به پرواز در می آید
اگر کمی دقت کنی صدایی می شنوی...
آری بیشتر گوش کن...!
دل بده!تا بشنوی...
صدای هل من ناصری را که این بار از حنجر خسته
و زخمی فرزند غریبش به گوش می رسد....
صدایی که پس از هزار و صد و هشتاد سال غربت
و تنهایی هنوز هم دارد به گوش می رسد!
آری!
با گوش دل بشنو طلب یاری و استغاثه امام زمانت را!
به گوش باش ای مشایه حسینی....
مراقب باش!!
نکند (هل من معین) امام زمانت در صحرای کربلای غیبت بی لبیک بماند؟
نکند شبی دعای اللهم کن لولیک فراموشت شود؟؟؟؟؟
نوشته شده توسط: مجنون حسین!
سلام و درود به شمایی که الان داری این پست و میخونی
و پیش خودت فکر کردی دو خط میخونی و یه نظر بزاری و الفرار
نه باش حالا !
باهات کار داریم...
اول ببین میتونی این سوالو جواب بدی؟
کسی رو میشناسی که این خصوصیات رو داشته باشه آیا؟
بهش زنگ نزنی بهت زنگ بزنه...
سراغش رو نگیری سراغت رو بگیره...
محلش نزاری محلت بزاره...
نه! حتما داری با خودت کلنجار میری و نمیدونی اون کیه...هان؟
من بهتون میگم ..."امام زمانتون"
حالا تو ای مخاطب خاص که تا این جای پست رو دنبال کردی
میخوام بهت بگم حاضری برای انتخاب رشته ات تو دانشگاه
یا رفتن سر یه کار سراغ همه چی و همه جارو بگیری و
از همه کسو همه چیز راهنمایی بخوای
و از تجربه همه استفاده کنی ولی یک بار هم دنبال امور معنویت رو نگیری؟
یعنی نباید یه سراغ از امامت بگیری بی معرفت ؟
یه کم بیا و مثل بقیه مردم غرق در دنیا نشو
اونی که همیشه و همه جا به فکرته الان یه کتاب بهت معرفی میکنه
و ازت میخواد این کتاب و بخونی و حال و احوالت رو بعد ار خوندن این کتاب برامون بزاری توی کامنت ها
اینم از لینک کتاب :
نوشته شده توسط : مدیون مهدی
سلام به کارشناس های محترم نت
ازتون میخوام وقتی این شعر و خوندید حتما نظر هاتون روبگید چون اولین شعریه که از وقتی متولد شدم تا حالا نوشتم
درمورد آقامون ,مولامون وسیدمون امام زمان(عج) هستش
پشت آن روز
آب شد جسم سرد من از گرمی او
صورت ناب یک حضور نور چقدر روشن بود
شیشه عمرم شکست
از نگاه دلربای روی او
نوشته شده توسط : مدیون مهدی
از ماموریت که اومد خوشحال بود...
پرسید: راستی فرمانده گمراه کردن اینا چه فایده ای داره؟
ابلیس جواب داد: امام اینها که بیاید روزگارمان سیاه خواهد شد
اینها که گناه میکنند امامشان دیر تر می آید
با کنجکاوی پرسید: این هفته پرونده ها چه طور بود؟
ابلیس یک نگاه عاقل اندر سفیهی به او انداخت و گفت:
مگر صدای گریه آقایشان را نمی شنوی؟
متاثر شدی؟
دلت گرفت؟
شاید هم الان داری برای غربت آقات گریه می کنی؟
بسم الله...
حد اقل یه گناه رو مردونه بزار کنار..
نوشته شده توسط : مدیون مهدی
____________________________________________________________________
نظرات نویسندگان:
1-عاشق دلسوخته: چقدر از شیطون بدم میاد!!متنفرم ازخودشو و دارودستش!!
«پیشنهاد میکنم این پستو از دست ندید و حتما بخونید!برا خودم نمیگم!!!!!!!!!!!
برا خودتون میگم!!
نخوندی ضرر کردی!!!!!!!!!»
راستی اگ خوندی و خوشت اومد
ب رفقام اطلاع بده درجریانشون بزار بیان!!!!!!!!
چرا امام زمان(عج)خودشون بیشتر از همه منتظر ظهورند؟
چرا امام زمان خودشون بیشتر از همه دوست دارن ک ظهور کنن؟؟؟
چرا اونایی ک مومن ترند مثلا علما یا کسایی ک صبح جمعه میرن
دعای ندبه بیشتر ب فکر فرج هستند تا کسایی
ک اصلا تو این وادیا نیستن و اصلا کاری ب امام زمان ندارن؟؟
چرا؟؟؟؟؟چون...
نوشته شده توسط: عاشق دلسوخته
دوباره سلام امروز میخواستم یه سوال مطرح کنم؛ شما تاحالا مکیال المکارم رو خوندید؟
انشاالله که خوندید...
توی بخش سه این کتاب "حــق وجــــود هســـــتی خــــیلی" برام قابل توجه بود به خاطر همین با اینکه خیلی این مطلب رو خوندم رفتم
دوباره خوندمش تا ببینم واقعا چیز قابل توجهی داره اگه داشت که بیام بتون بگم!میدونید مضمونش چی بود؟
اگه من زنده هستم ونفس میکشم به خاطر امام زمانم هست نه تنها نفس کشیدنم بلکه به وجود اومدنم ...چرا اینو میگم؟
چون تو بخش بعدش داشت که اجازه خلقت ما هم دست امام زمان (ع) است.
قبول ندارین؟
خودتون برین مکیال رو ببینید . در این کتاب نوشته امام زمان به خدا میگن که این بنده به وجود بیاد یانه !!!!
تعجب نداره!!!!
به نظر من که عاقلانس چون ما میایم تو این دنیا برای سربازی کی؟
امام زمان ...
امام زمان من وتو می خواهد خودش سربازهاش رو انتخاب کنه !
بچه هایی که دارن این مطلب رو میخونن یه چیز میگم منو ببخشین
با این حرف مسوولیت هممون بالا رفت میدونین چرا ؟
چون توقع خلقت امام زمان به من که نگاه کرده و تو فکرش یه سرباز از من ساخته حالا شده به خاطر شرم از اون نگاه هم یکی از313 تا یار بشیم
باز میگم: درسته مردم کوفه نامرد بودند اما شماها باید بیاین توسایت راه حل بدین که ما دیگه سر امام زمانمونو نبریم چون با هر توگوشی که به امام زمانمون می زنیم یک بار...
این ها شعار نیستن...
حالا منظور این شعر رو می فهمم
"هستی ام بسته به هستی تو ای هستی من"
یا...
"هرگاه در هوای تو نفس میکشم انگار نفس کشیدنم آسان است"
=====================================
نوشته شده توسط:مجنون حسین!
___________________________________________
نظرات نویسندگان:
1-عاشق دلسوخته:منم با این پست موافقم!چون خود آدم اگ فک کنه واقعا میفهمه الکی
نیومده تو این دنبا برا اللی تللییییییییییی!!!والا!!!
به نام خدا
امروز این پست را برای کسانی قرار داده ام که میخواهند بدانند چه کار کنند تا دل مهدی فاطمه را بدست آورند....
پس به سال ها قبل برمیگردیم...
هنگامی که ابوبکر خلافت را غصب کرد فاطمه (س) از امام زمان خود و ولی خود یعنی امام علی (ع) دفاع کرد....
او به مسجد رفت و به تنهایی خطبه فدک را خواند...مردم همه جز سکوت کار دیگری نکردند
بعضی از مردم هم گریه می کردند...اما چه فایده؟حضرت زهرا از آنان انتظار دیگری داشت....
انتظار داشت که حداقل یک نفر بایستد و از حق دفاع کند اما در آن زمان آنقدر جو بد شده بود که هیچ کس نمیتوانست در
برابر ابوبکر حرف بزند چون بلافاصله به دست سربازان او کشته میشد...
اما آیا ارزش نداشت که برای حق کشته شویم؟
و اکنون مانیز:
شرح حال امروز ما هم اینگونه است با این تفاوت که جای امام علی(ع) و صاحب الزمان عوض شده !
آیا من نباید رفتارم فاطمه گونه باشد و مانند حضرت زهرا از ولایتم دفاع کنم؟
نه!دیگر فایده ندارد...همه کارمان گریه کردن شده است...
گوشه خانه نشسته ایم و مانند دیگر مردم عادی به زندگی خود ادامه میدهیم و جالب این جاست که خود را طرف حق
میدانیم و نمیدانیم که این کار بدترین کار است....زیرا امام زمان ما این کار را ازما نمیخواهد...این کار یک شیعه فاطمی
نیست!شیعه فاطمی باید تا آخرین توان خود برای مولای خود هرکاری که میتواند بکند...
میگویی من که کاری از دستم برنمی آید!اما من میگویم تو همه کار از دستت بر می آید استعدادهایت را جستجو کن !
مهارت در وبلاگ نویسی داری؟پس برای آقا بنویس!مهارت در خانه داری داری؟همین که داری برای اهل خانه غذا
درست میکنی با یاد آقا و به قصد فرج ایشان غذا رابپز...
اصلا نه!فرض میکنیم هیچ مهارتی نداری !خوب هیچ اشکالی ندارد برای تعجیل در فرج حتی 10 صلوات نذر کن..!
به همین راحتی!
اگر هرکداممان یک کار برای آقا انجام میدادیم همین یک یک یک کارها روی هم جمع میشد و موجب فرج میشد....
تقصیر ماست آری...
ما تک تک موجب زندانی شدن مهدی فاطمه ایم...به معاذ نگاه کن...داستان آن را در پست اول به خاطر بیاور...
نه!تو نباید مثل معاذ باشی!نه!
نوشته شده توسط : مدیون مهدی
___________________________________________________
نظرات نویسندگان:
1-عاشق دلسوخته:وااااااااااااااااااااااااااااااااای خدااااا!!!!!
چ قدر من بدم!!!!!!!!!!!!!
خدایا کمکم کن ک من مث مردم اون زمان نباشم و هر کاری میکنم ،
حتی تموم این درسای لعنتیم ک حفظ میکنم فقط ی پله باشه برا
نزدیکی فرج آقا!!!اوهوم!ه
سلام!
به نظر شما ماهم می توانیم به معراج برویم؟ بیشتر ما اغلب برای خواندن نماز به مسجد میرویم یا بهتر بگویم نمازمان را به جماعت می خوانیم...
مگر نه اینکه به فرموده پیامبر هر نماز جماعتی که می خوانیم ثوابی دارد که اگر جن و انس جمع شوند نمی توانند ثواب آن را بنویسند ؟
یا اینکه نفس کشیدن ما در ماه رمضان هم نوعی عبادت است پس چرا ما با این همه عبادت به معراج نمی رویم؟
به دلیل اینکه وقتی نماز را میخوانیم بعد از آن میریم و دل یک نفر رو می شکنیم...یا غیبت میکنیم یا خیلی از اعمال دیگه که باعث میشند اعمال خوبمون رو خنثی کنند!
یک نفر از آیت الله بهجت سوال کرد:چه عملی انجام دهیم تا امام زمانمان را ببینیم...آیت الله بهجت جواب داد:اصلا نیازی نیست عملی انجام دهیم !شما عملی انجام نده فقط واجباتت را انجام بده امام زمان خودش به دیدارتان می آید!
و اکنون ما نیز:بیاین هر صبح که از خواب بلند میشیم روی اعمالمون یه کم ریزتر شیم و به قولی کار زشت هامون رو کنار بگذاریم اون وقت با یه سلام ب یه نفر هم به معراج میریم!به همین راحتی!
===========================================================
نوشته شده توسط: مدیون مهدی
_________________________________________________
نظرات نویسندگان:
1-عاشق دلسوخته:خیلی پست جالبی بود!!
جدا اگ ما ی کم حرفشنوی داشتیم تا حالا ب ی جایی رسیده بودیم!!!!!!!!
اعتراف میکنم!@!@!@!
به نام خدا
امروز مطلبی را مینویسم که شامل همه ما میشود نه فقط معاذ...
بعد از وفات پیامبر امیرالمونین(ع) حضرت فاطمه(س) را بر مرکبی سوار می کنند و دو دست پسرانش امام حسن(ع) و
امام حسین(ع) را میگیرند وبه در خانه مهاجرین و انصار میروند و اتمام حجت با آنان میکنند و بر در تک تک خانه ها میروند
و از همه کمک می خواهند اما هیچ کس یاری آنان را نمی پذیرد....
به آخرین خانه میرسند خانه معاذ....امیرالمومنین (ع) به معاذ می گویند آیا تو با ما می آیی یا نه؟
معاذ می گوید چه کسی جز من به کمک شما آمده است؟
علی (ع) می گویند هیچ کس! معاذ می گوید پس من هم نمی آیم.... در صورتی که اگر معاذ به کمک آنان می آمد شاید
یک نفر هم تاثیر داشت وگرنه حضرت علی (ع) اگر می دانستند همین یک نفر هم تاثیری ندارد به در آخرین خانه نمی
رفتند...
حکایت امروز ماست!من به خود میگویم هیچ کس جز من وجود ندارد که در مقابل این جامعه بایستم...
آن روز ابوبکر و عمر در مقابل آنان قرار داشتند امروز تمامی جهان در مقابل من یک نفر قرار دارند منی که خودم را در موج
جامعه غرق کرده ام و به سوی آنان می روم و با خود میگویم که یک نفر چه تاثیری می تواند روی کل دنیا داشته باشد...
نه!یادم باشد اگر حتی من یک نفر در جامعه تاثیری نداشتم امیرالمومنین در خانه آخرین نفر هم نمی رفت...
پس بدان تو یک نفر هم خیلی مهمی...
اصلا از همین یک نفر ها شروع میشود....
من امیدوارم...
______________________________________________________________
نوشته شده توسط: مدیون مهدی
______________________________________
نظرات نویسندگان:
1-عاشق دلسوخته:اصن میدونی تقصیر ما چیه؟؟؟
اینه ک در همه ی موارد همرنگ جماعت شدیم!!!
در صورتی ک نباید این طور باشه!!!
تو شهر لنگا ک نباید لنگید!!!
بزار بخندن ما درست راه میریم!!!
